خورشید تباران


استقلال ، آزادی ، عـدالت اجتماعی

شعر کلاسیک از . میراسماعیل جباری نژاد ، م - اُدلی
ساکن کانادا - تورنتو ، تولد ، تبریز ، محله خیابان ( کلانتر کوچه ) رانده شده وطن
با مضامین ، 1 - ملی و میهنی، رزمی 2 - عاشقانه و عارفانه 3 - جلوه های طبیعت و خلقت 4- مناسبت ها ی ویژ ه
لطفا برای خواندن اشعار صفحات بعد در پانین صفحه در قسمت مستطیل بنفش روی
older post
کلیک فرمائید و همینطور تا آخر


Classic
poetry - in persian
1 - Heroic verse and Revolution 2 - Beauty of Nature and Creation 3 - Lyric Poetry......
miresmaeil jabarinezhad ( mim - odly)

**CANADA - TORONTO

1 -
Independence
2 - Freedom ( Liberty ) 3 - Social Justice For Iran


Thursday, January 30, 2014

میراسماعیل جباری نژاد - در خراب آباد « آدم »






* در  خراب آباد  « آدم »*

بشنو ز نی ام نوای دیگر
گوید سخن از جفای دیگر

دلگیرم ازاین دیار خاکی
دنیا شده یک سرای دیگر

شیطان خدا و سیب و حوا
یک « آدم » و صد خطای دیگر

هر نقطه از این دیار « آدم »
بگرفته بخود لوای دیگر

هر لحطه در این سرای ابلیس
ریزد سرمان بلای دیگر

آلوده ی خون و دود و باروت
هر گوشه از این بنای دیگر

دیوانه دلم گرفته اینک
بر مرگ گلی عـزای دیگر

پاداش تمام مهر ورزان
تیر است و تبر ، جزای دیگر

هر بی کس و کس به لقمه ای نان
صد بوسه زند به پای دیگر

هر جای جهان خراب ، آباد
ماندم ، بروم کجای دیگر

ای عـشق بیا و دست ما گیر
ما را به رسان به جای دیگر

ما را برهان ز بند ابلیس
این بنده ی بی حیای دیگر

بذلی کن و ده ، دو بالی از نور
در وسعت یک سمای دیگر

پرواز دل و نهایت عـشق
با بال و پر ِ همای دیگر

ما را تو بیا و آشنا کن
با نقش رخ ِ خدای دیگر

ما را بگذار در یم ِ نور
بر کشتی نا خـدای دیگر

آنجا که خدا ، خدای مهر است
عشق است و وفا ، صفای دیگر

گیرد سر کوی ِ عشق بازار
سیم و زر دل ، بهای دیگر

بر دوش دل ِ برهنه انداز
از پشم وفا ، عـبای دیگر

بس کن سخن و گلایه ور نه
آیـد به سرت بلای دیگر

« اُدلی » دلم و مرا نترسان
از هر کس و هر سزای دیگر

میراسماعیل جباری نژاد
م -اُدلی

No comments:

Post a Comment