* دلبــرانه *
*سروده شده درتابستان 1357
ای تماشائی تر از گل های باغ
نرگس چشمان تو جام ایاغ
ای شفابخش دل تبـدار من
کن شفا بر این دل بیمار من
ای دوای درد بی درمان من
چاره کن بر شبنم چشمان من
ای تو تنها قبله آئین من
من چ فرهادم توئی شیرین من
ای تبسم بر لبانت دلنشین
گونه هایت لاله های آتشین
از کلامت می چکـد شهد عـسل
زلف تو آبستن صد ها غــزل
ای گل نا مت شکفته بر لبم
ای که در تاریکی شب کوکبم
ای تسلای دل شیدای من
مژده خورشید بر یلدای من
ای به پائیزم چو فصل گل فشان
باش جانا با دل من مهربان
ای فضای عـطرناک پونه زار
ای ترنم های شاد جویبار
خسته ام از این همه بیهودگی
بی تو بر من وه چه تلخ زندگی
ادلی »ام چون شعله های لاله ها
چـهـره آ ذ ین می کنم با ژاله ها
ژاله = به معنی شبنم
میراسماعیل جباری نژآد
م - ادلی